عرصه و اعیان چیست؟ تفکیک اجزای ملک در حقوق ایران
در حوزه املاک و مستغلات در نظام حقوقی ایران، دو اصطلاح پرکاربرد و کلیدی وجود دارد که به اجزای اصلی یک ملک غیرمنقول اشاره دارند: “عرصه” و “اعیان”. شناخت تفاوت و ارتباط این دو مفهوم برای درک صحیح مالکیت املاک، معاملات مربوط به آنها و مسائل حقوقی مرتبط با ساختمانها و اراضی ضروری است.
تعریف عرصه:
“عرصه” به معنای زمین و سطحی است که بنا یا اعیانی بر روی آن احداث میشود. به عبارت سادهتر، عرصه همان “زمین خام” یا “زمین پایه” یک ملک غیرمنقول است، قبل از اینکه هرگونه ساخت و سازی بر روی آن صورت گیرد. مالکیت عرصه، حقوق مربوط به سطح و همچنین عمق زمین (تا جایی که با قوانین و مقررات مربوط به معادن، آبهای زیرزمینی و تأسیسات شهری تداخل نداشته باشد) را در بر میگیرد.
تعریف اعیان:
“اعیان” به معنای هرگونه بنا، ساختمان، دیوارکشی، تأسیسات و مستحدثاتی است که بر روی عرصه احداث میشود. اعیان نتیجه عملیات عمرانی و ساخت و ساز بر روی زمین است و شامل کلیه اجزای فیزیکی ساختمان از پی تا سقف، دیوارها، سقفها، نما، و تأسیسات داخلی آن میگردد.
رابطه عرصه و اعیان:
در حالت طبیعی و رایج، مالکیت عرصه و اعیان با یکدیگر متحد است. یعنی کسی که مالک زمین (عرصه) است، مالک ساختمانی (اعیان) هم که بر روی آن احداث کرده یا احداث میشود، میباشد. قاعده کلی در حقوق این است که “مالکیت زمین، شامل مالکیت آنچه در بالا و پایین آن قرار گرفته است نیز میشود”. بنابراین، اگر شما مالک یک قطعه زمین باشید و خانهای بر روی آن بسازید، مالک هر دو، یعنی هم عرصه و هم اعیان محسوب میشوید و هر دو جزء ملک شما تلقی میشوند.
اهمیت تفکیک عرصه و اعیان:
با وجود اینکه مالکیت عرصه و اعیان اغلب متحد است، اما تفکیک این دو مفهوم از نظر حقوقی دارای اهمیت فراوانی است:
- امکان مالکیت جداگانه: در برخی موارد و تحت شرایط قانونی خاص، ممکن است مالکیت عرصه و اعیان از یکدیگر تفکیک شود. مثال بارز این حالت در “املاک موقوفی” است. در بسیاری از املاک وقفی، عین زمین (عرصه) وقف است و افراد با اجاره کردن زمین از متولی وقف، اقدام به احداث ساختمان (اعیان) بر روی آن میکنند. در این حالت، مالکیت عرصه با وقف (و تولیت آن) و مالکیت اعیان با مستأجر و سازنده است. همچنین در برخی اراضی دولتی که به افراد واگذار میشود، ممکن است مالکیت اعیانی به فرد منتقل شده ولی مالکیت عرصه به صورت اجاره بلندمدت یا حق استفاده باقی بماند.
- معاملات: در معاملات مربوط به املاک، ممکن است موضوع معامله صرفاً عرصه (زمین بدون ساختمان)، صرفاً اعیان (ساختمان بدون مالکیت زمین زیر آن در موارد تفکیک مالکیت)، یا هر دو (رایجترین حالت) باشد. تفکیک این دو در سند رسمی و قراردادها برای تعیین دقیق موضوع معامله ضروری است.
- ارزیابی و قیمتگذاری: در فرآیند ارزیابی املاک، ارزش عرصه و اعیان معمولاً به صورت جداگانه توسط کارشناس رسمی دادگستری محاسبه میشود. ارزش زمین (عرصه) تابع موقعیت جغرافیایی، کاربری، متراژ و عوامل محیطی است، در حالی که ارزش ساختمان (اعیان) به مساحت زیربنا، نوع مصالح، سال ساخت، کیفیت ساخت و وضعیت داخلی آن بستگی دارد.
- حقوق و تکالیف مالک: برخی حقوق و تکالیف مالک ممکن است صرفاً مربوط به عرصه یا صرفاً مربوط به اعیان باشد. به عنوان مثال، عوارض نوسازی شهرداری هم برای عرصه و هم برای اعیان محاسبه میشود. همچنین، در خصوص تفکیک آپارتمانها، هر واحد آپارتمانی مالکیت اختصاصی بر اعیان (واحد مسکونی یا تجاری) و مالکیت مشاع بر عرصه و مشاعات ساختمان را دارد.
- مسائل حقوقی و دعاوی: در برخی دعاوی ملکی، ممکن است اختلاف صرفاً بر سر مالکیت عرصه یا اعیان باشد، یا تفکیک نادرست این دو منجر به بروز اختلاف شود. به عنوان مثال، در دعوای خلع ید از ملک موقوفی، خواهان (متولی وقف) مالک عرصه است و خوانده ممکن است متصرف اعیانی باشد که بدون مجوز احداث شده است.
کاربرد اصطلاحات در عمل:
در عرف بازار املاک و در اسناد رسمی، اغلب وقتی از “ملک” صحبت میشود، منظور هم عرصه و هم اعیانی است که بر روی آن قرار دارد. اما در موارد خاص، به خصوص در املاک وقفی یا زمانی که مالکیت تفکیک شده است، اصطلاحات عرصه و اعیان با دقت بیشتری برای اشاره به جزء مورد نظر ملک به کار میروند. همچنین در قوانین و مقررات شهرسازی و ثبتی، این تفکیک همواره مورد توجه قرار میگیرد.
نتیجهگیری:
عرصه و اعیان، دو جزء اصلی و تفکیکپذیر (در تحلیل حقوقی و گاهی در مالکیت) یک ملک غیرمنقول هستند. عرصه به معنای زمین و اعیان به معنای بنا و ساختمان احداث شده بر روی آن است. هرچند در اغلب موارد مالکیت عرصه و اعیان متحد است، اما امکان تفکیک قانونی مالکیت آنها در شرایط خاص وجود دارد. شناخت دقیق این دو مفهوم برای هرگونه فعالیت در حوزه املاک، از جمله خرید و فروش، ساخت و ساز، اجاره، وقف و رسیدگی به دعاوی ملکی، امری ضروری و بنیادین محسوب میشود. این تفکیک به شفافیت در معاملات و مدیریت صحیح داراییهای غیرمنقول کمک میکند.
تعریف ملک و انواع آن در حقوق ایران
املاک شخصی، دولتی و عمومی در حقوق ایران
نقش وکیل در دادرسی حقوقی: ستون فقرات احقاق حق
نکاح موقت (صیغه) و احکام فقهی و حقوقی آن: نگاهی به ابعاد شرعی و قانونی
بدون دیدگاه